تنها نشتهام. شب، تن سنگین و سیاهش را از روزن سپید پنجره عبور میدهد و صدای هوهویش را به مهمانی دلم میآورد. نالههای باد را مینوشم! فریادهای ماه را در آغوش میکشم. دستهای عاطفهام به شدت میلرزد. صدای آوارشدن قلبها، پشت اندیشهام را خم میکند. مویهی مصیبت، موهای ذهنم را سپید میکند. چشمهای احساسم سیاهی میرود. قلمم، سیاه پوشیده است. ستارهها گریه میکنند. نوای هقهق مرغ حق روحم را میخراشد. سفرهی نگاهم را پهن میکنم...
"سروها" سر خم میکنند. "سپیدارها" سینه میزنند و "تبریزیها" نوحه میخوانند...
در تکیهی کلمات، از هر نقطهای باران غم میبارد، غریو غصه از دل همهی ذرات میجوشد. چشمهایم، جوانمردانه دلم را همراهی میکنند. دلم را از دیدگانم فرو میریزم...
صدای زنجیر زدن میآید! صدای شیون مَلَک میآید! صدای گریستن فَلَک میآید! صدای نالههای تک میآید...
شور و ولوله همه جا را دربر گرفته است. چراغهای محفل اندیشهام را خاموش کردهاند. و من علید علیه السلام را میبینم که زخمدار پلیدان است. سر و صورتش خونباران است. نوری از فرقش به آسمان میتابد...
علی علیه السلام چونان خورشیدی سرخ بر بستری از یادهای سبز و خاطرههای سبز افتاده است. او میخندد و ما همه گریه میکنیم...
و همه دم گرفتهاند. همهی ذرات عالم همهمه میکنند، بر سر و سینه میزنند و قلم من گریبان چاک میزند و دیگر چیزی نمینویسد!
برگرفته از کتاب جرعهای از جام ولا نوشته جواد نعیمی
آفتاب مهر، فرا رسیدن 21 رمضان، سال روز شهادت
مظهر عدالت و اسوه شهامت، پدر امت و مقتدای مؤمنین،
امام اول شیعیان
امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب علیهما السلام
را به تمامی مسلمانان، تسلیت عرض مینماید
و لیالی پر برکت قدر را گرامی میدارد.